شخصی وارد روستایی شد، دید همه قبرها جلوی درِ خانههاست وسن مردهها كم است؛ یكی شش ماه، یكی یك سال، یكی سه سال،یكی ده روز. از شخصی پرسید: جریان چیست؟ در جواب گفت: ما اینجامردهها را جلوی خانه دفن میكنیم كه هر روز وقتی از خانه بیرون میآییم، به یاد مرگ و آخرت بیافتیم و از خدا بترسیم و در روز، حواسمان جمع باشد و كارهایمان را میزان كنیم و این كه میبینی عمرها كم است، علتش این است كه ما عمر را از روزی حساب میكنیم كه شخص بیدار شود و خودش را بشناسد .(و دست از گناه و معصیت بكشد).
پرده خوش امد گویی
نظرات شما عزیزان: